ظهرتاسوعا
دلتنگ حرم
مچ گیری هنر نیست
امید روزگار من
16 مهر 1396 توسط منتظران ظهور
بیا ای اختر تابان به بزم شام تار من
بتابان آن مه خود را به روی اشکبار من
به یمن آن قدمهایت دل وجانم گلستان کن
بیا وروشنی بخشا دو چشم شوره زار من
شده ویرانه ای عالم ز جور ظالمان
بزن تیغ عدالت را فروغ عرش تار من
ببین یاران احمد را یکایک در کف ملجم
نقاب از چهره ات برگیر شمیم خوش نگار من
غریبان حریم تو مریض وبی کس وتنها
بریزان آب جاندارو به کام بیقرار من
نگاه زار مظلومان به کوی پر صفای توست
"انا المهدی “به عالم گو ” امید روزگار من”
شاعر: فریبا همتیان